۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۰, سه‌شنبه

بخش پنجم

فرضیه داروین با خدا شناسی منافات ندارد .

و لقد کرمنا بنی آدم و حملنا هم فی البر و البحر و رزقنا هم من الطیبات و فضلنا هم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا .

هر آینه فرزندان آدم را برسایر مخلوقات به زیبایی اندام و نیکویی روی و داشتن عقل و خرد گرامی و بزرگ داشتیم و آنان را در خشکی و دریا ( برچهارپایان و در کشتی ) سوار نمودیم ، و از پاکیزه ها ( خوراکیها و میوه ها ) روزیشان دادیم و انها را بربسیاری از کسانی که آفریدیم تفضیل و برتری کامل دادیم .

(سوره اسراء آیه 80 )

مادیها تکامل « داروینیسم » را یگانه دلیل قاطع و ارزنده خویش می دانند .
( کتاب راه تکامل )

ببینیم داروین چه میگوید :
او میگوید انسان و همه حیوانات همه از یک اصل یا چند اصل ساده سرچشمه می گیرند ، یعنی مبداء آنها در آفرینش یک چیز بوده و در اثر مرور زمان تکامل یافته تا به صورت فعلی در آمده اند مثلاً انسان در ابتدا از نوعی میمون بوده ، رفته رفته دمش افتاده ، و رنگش عوض شده ، و اندامش تغییر کرده ، تا بالاخره انسان فعلی شده است . ( توضیح : نظریه داروین مبتنی بر چهار اصل است : 1- سازش با محیط 2- وراثت ... .
3- تنازع بقاء 4- انتخاب طبیعی . برگرفته از کتاب آخرین فرضیه های تکامل ) .

ما میگوییم :
فرضاً اگر قبول کنیم این نظریه صحیح است ، با وجود خدا هیچ منافاتی ندارد ، و به همین جهت خود داروین به خدا اعتراف کرده ، و در کتاب « اصل الانواع » در بعضی از نامه های خود به دانشمندان چنین مینویسد :
« محال است برعقل رشید با دیدن این نظام و هماهنگی عجیب بگوید دنیا مبداء ندارد » . ( برگرفته از کتاب آفریدگان جهان ) .

داروین میگوید : « همه انواع از یک اصل یا چند اصل ساده پدید آمده اند و روح حیات را خدا در آنها دمیده است . ( برگرفته از کتاب راه تکامل ) .

نتیجه : اینکه این فرضیه با فرض صحت با وجود خدا هیچ منافاتی ندارد و صاحب فرض خودش معترف به خداست . مادیهائیکه با این فرضیه استدلال بر نبودن خدا می کنند ، مصداق کامل کاسۀ از آش داغتر هستند .
حالا ببینیم اصلاً این فرضیه صحیح است یا نه ؟ ما از داروین سوال می کنیم شما به چه دلیل می گویید که انسان در اصل میمون بوده ؟
داروین : چون انسان خیلی شبیه به میمون است معلوم می شود ، در اول میمون بوده و بعد از تکامل به این شکل در آمده است .
ما میگوییم : اگر دلیل تو صحیح است چرا می گویی اصل انسان میمون بوده ، بگو اصل میمون انسان بوده چون در زمان فعلی ما ، هم میمون وجود دارد و هم انسان ، بنا بر دلیل شما باید بتوانیم بگوییم این میمونها هم در اصل انسان بوده اند چون شباهت به انسان دارند .
لابد داروین جواب می دهد که نمیشود اصل میمون انسان باشد چون موجودات رو به تکامل هستند این
حرفش ، هم مانند کلام اولش بدون دلیل است ، زیرا آنچه رو به تکامل است علم بشر راجع به موجودات
است ، و صحبت ما دربارۀ خود موجودات است ، و موجودات جهان رو به نقصان و نابودی هستند نه رو به تکامل ، مگر انسان و سایر حیوانات رو به پیری و فرسودگی و نابودی نیستند . مگر درختان و سایر نباتات رو به نیستی نمیروند ، بلکه در علم جدید ثابت شده زمین و خورشید و سایر سیارات رو به نقصان و نیستی هستند .
پس از داروین دانشمندان دربارۀ نظریۀ او تحقیق کردند ، و دانستند که اساس استقلال هر نوع ترکیب وراثتی - که عامل آن ژنها است - و ترکیب حیاتی بوده ، و اینها هرگز در برابر حوادث خارجی دست خوش تغییر نمی شوند و محیط هیچگونه تاثیری در تحول و تغییر موجودات زنده ندارد . ( راه تکامل )

انسان یک ملیون و دویست و پنجاه هزار سال قبل
« دکتر لیکی و همسرش در « تانگا نیکا » خبر انسانی را کشف کردند که 250000/1 قبل زندگی میکرده این انسان نسبت به اندازه قد و اندامهای انسان امروز بسیار کوچک ، ولی از لحاظ جسمی خیلی بیشتر از انسانهای میمون نما ! به انسان امروز شبیه بوده است ». (ملخصاً از کتاب راه تکامل )
دانشمندان طبیعی از تشعشعات رادیوم عمر زمین را در حدود دو میلیارد سال تخمین زده اند در صورتیکه با در نظر گرفتن فرضیه داروین و داروینیسمها برای تکامل حدود 5 میلیارد سال لازم است .

تنها این فرضیه با ادیان مخالف است
همانطور که تذکر دادیم فرضیۀ داروین با وجود خدا هیچ منافاتی ندارد بلکه بر فرض صحت ، این خود یکی از شواهد قدرت و عظمت و تدبیر خداوند متعال است که یک موجود تک سلولی را طوری آفریده که استعداد دارد ، زیباترین شاهکار های آفرینش گردد . تنها این فرضیه روی فرض صحت با آنچه ادیان آسمانی بر آن متفقند که اصل انسان آدم و حوا بوده ، مخالف است .