۱۳۸۷ اردیبهشت ۸, یکشنبه

بخش سوم

خیلی از چیزها را که ندیده ایم به آن معتقدیم پس چه مانعی دارد به خدا هم معتقد باشیم ؟

لا تدر که الابصار و هو یدرک الا بصار و هو اللطیف الخبیر
بدیده درنیاید و او را دیده ها نیابد ، و اوست نا مرئی آگاه .
(( سوره انعام آیه 103 ))
بسیاری از چیزهایی را که ندیده ایم ، از راه آثار ، بوجود آنها معتقدیم . مثلاً شما برقی که از میان سیمهای خانه میگذرد نمی بینید ، ولی – در صورتیکه لامپهای منزل روشن است – هر کس بگوید ، سیمها برق ندارد ، به او میگویید حتماً سیمهای مغزت اتصال دارد ، زیرا اگر سیمها برق نداشت لامپ روشن نبود .
شما اجداد خود را ندیده اید ، ولی هر کس بگوید ، شما در دویست سال قبل پدر و مادری نداشته ای به او ناسزا میگویید . دانشمندان جدید میگویند « الکترون » با سرعت 48 هزار کیلومتر در ثانیه در مدارهای معینی به دور هستۀ مرکزی خود حرکت میکند ، در صورتیکه تمام معترفند که هیچکس نه « الکترون » ونه حرکتش را دیده است .
((1- منبع کتاب مکتب اسلام – 2- اخیراً دکتر رابرت توانسته با دو ملیون بزرگتر نمودن اشیا اتمهای انفرادی را ببیند )) .
قوۀ جاذبه زمین و سایر کرات ، یا آهن ربا را ، هیچ کس مشاهده نکرده ، در صورتیکه وجود این قوه از بدیهیات است .
نتیجه : ممکن است انسان چیزی را نبیند ولی از آثارش پی به وجود آن ببرد . حالا از منکرین خدا سئوال میکنم : چگونه از روشن شدن لامپ ، و گردش پنکه و .... میفهمید که سیمهای متصل به ان برق دارد . از وجود خود پی به وجود اجدادی که آنها را ندیده اید میبرید . از آثار ، پی به وجود « الکترون » و حرکت آن میبرید . از آثار پی به وجود قوه جاذبه در زمین ، و سایر کرات میبرید .
ولی از گردش زمین ، و حرکت منظم ماه ، و آمد و رفت شب و روز ، و نظم و ترتیب حکمفرما بین ثوابت و سیارات و ... پی به وجود نظم دهنده و آفریننده آنها نمیبرید ؟!!!
جای بسی تعجب است که بگویی روشن شدن یک لامپ دلالت بر وجود برق نادیده میکند ، ولی روشنایی خورشید جهان افروز ، و ماه عالمتاب و ستارگان فروزان دلالت بر وجود خدا جلت عظمته نمیکند !!
جای بسی تعجب است که با این همه آثار قدرت و علم در عالم وجود عقلمت خدا را مشاهده نکند .
مادی و امام صادق (ع )
ابن ابی العوجاء که از مادیین زمان امام صادق (ع ) بود می گوید : به امام صادق گفتم : چه مانعی داشت که خدا خودش را برای مردم آشکار میکرد ، و آنها را – خود – به عبادت خویش می خواند ، تا اصلاً اختلافی بین آنها پیدا نشود ؟
چرا خودش را نشان نمیدهد و پیامبر میفرستد ؟
در صورتیکه اگر خودش آشکارا مردم را به سوی خود دعوت میکرد مردم بهتر ایمان می آوردند ؟
امام فرمود :
وای بر تو ! چگونه محجوب است از تو که کسیکه آثارش را در خودت به تو نشان داده ، تو را ایجادکرد پس از ان که نبودی ، بزرگت نمود ، بعد از آنکه کوچک بودی ، به تو قوت داد بعد از آنکه ضعیف بودی ، مریضت نمود بعد از آنکه سالم بودی ، تندرستی به تو عنایت کرد پس از آنکه بیمار بودی ، خشنودت نمود پس از غضب ، و غضبناک نمودت پس از رضا ، اندوهناک نمودت پس از خوشحالی ، فرحناک نمود تو را پس از اندوه ، .... ابن ابی العوجاء گوید : آنقدر امام آثار قدرت خدا را در وجود خودم ! ، شمرد تا اینکه گمان کردم الآن خدا در بین من و امام صادق (ع ) آشکار میشود..
« لینه » دانشمند طبیعی معروف میگوید :
« پروردگار من که خالق همه چیز است .از جلوی چشمانم میگذرد ، من به چشم او را نمی بینم ولی هنگامیکه فروغ اثار عظمت و بزرگی او بر روح من میتابد او را ادراک می کنم ، و به وسیله اعمال شگفت انگیزی که
در جهان طبیعت به ودیعت گذارده است ، او را مینگرم ، دیدن موجودات زنده کوچک که با چشم غیر مسلح قابل دیدن نیستند ، و خدا آنها را با اعضاء و جوارح حیرت آوری مجهز ساخته است ، مرا بس است که بوسیله آنها به هستی خدا پی ببرم » .

بخش دوم

اکتشافات جدید بهترین دلیل بر وجود خدا است

انما یخشی الله من عباده العلماء – سوره فاطر آیه 28
ترس از خداوند مخصوص بندگان دانشمند است .

بعضی از مردم کوتاه فکر ، مخصوصاً اگر کمی تحصیل کرده باشد ، وقتی با آنها راجع به خدا و امور مذهبی صحبت شود ، فوراً تمام مقدسات را بباد مسخره و بد گوئی می گیرند ، و گاهی در ضمن سخنان اظهارمینمایند : آقا این خرافات را کنار بگذارید ! جهان جهان تمدن و صنعت است ، عقیدۀ به خدا و مقدسات مذهبی برای هزارسال پیش خوب بود ، و دورانش تمام شد ، دست علم بشر هسته اتم را شکافت و خدا را نیافت ! ...
جواب این سخن

بسیار روشن است ، زیرا اولاً پیدایش صنعت هیچ ربطی با نبودن خدا ندارد ، و این سخن منکرین خدا مانند این است که از جوانی سئوال شود امسال چرا مردود شدی ؟ او بگوید چون آمریکا آپلو ساخته !.
چه مانعی دارد صنعت باشد : و علم هم پیشرفت کند ، و خدا هم موجود باشد ؟
و ثانیاً ، صنعتی شدن جهان دلیل بر وجود خداست زیرا صنایع فعلی و اکتشافات جدید حاکی از نظم شگفت انگیزی است که در تمام ذرات جهان برقرار است ، و اگر این نظم نبود صنعتی وجود نداشت : و بگفته انشتین « اگر بنظام درونی ، که عالم ما را اداره میکند اعتقاد قطعی نبود برای علم پایه و اساسی نبود ، این اعتقاد است که ما را به کشفیات علمی نائل می کند ، و همواره چنین خواهد بود » .
و بدیهی است که نظم احتیاج به ناظم دارد . مثلاً اگر شما وارد اطاقی بشوید و ببینید که سفره ای در وسط آن پهن شده ، نانها مرتب در اطراف آن چیده گردیده است ، ظرف های برنج به ترتیب در میان آن گذارده شده ، بشقاب های خورش در اطراف قرار گرفته و ...
هیچ وقت باور نمیکنید که ترتیب چیده شدن سفره خود به خود و بدون هیچکس بوجود آمده باشد ، و هر کس به شما بگوید که این غذاها خودش در سفره ، چیده شده ، به او میگوئید حواست پرت است و عقلت درست کار نمی کند . بنابر این اگر نظم و ترتیب غذاهای یک سفرۀ نا چیز بدون ناظم ممکن نیست، چگونه میشود از کوچکترین ذرات جهان تا بزرگترین کرات آسمان ، بر طبق نظم و ترتیب بسیار دقیق و شگفت انگیز مشغول فعالیت باشند ، و نظم دهنده و خدا نداشته باشند ؟!
نتیجه : اکتشافات جدید معلول نظم است و نظم احتیاج به ناظم دارد پس اکتشافات جدید دلیل بر وجود نظم دهنده و خدای متعال است . برای توضیح مطالبی که بیان کردم به گفته چند نفر از دانشمندان بزرگ جهان توجه کنید :
1- « دکتر وان ویور » ریاضی دان ممتاز آمریکایی می گوید : « هر کشف علمی ما را به نظمی که خدای تعالی در جهان آورده بیشتر ملهم میسازد ، و دیدگان باطن را روشنتر میکند ، و حکمت او ، و عظمت و قدرت او را ، در نظر ما بیش از نشان دادن بوالهوسانۀ قدرتهای سحر آسا بالا میبرد ... »
2- « آلبرت » دکتر در فلسفه و رئیس زیست شناسی دانشگاه « استسون » میگوید : « هر کشف
تازه ایکه در دنیای علم به وقوع می پیوندد صدها درجه بر استواری ایمانم می افزاید ، ایمان و اعتراف بشر به خداوند ، با معرفت به این کشفیات و علوم نه تنها چنانکه بعضی از غافلان و یا کوته نظران
می پندارند کاسته نمی شود ، بلکه با شناختن این موجودات تازه و اسرار جدید ، و تماشای این خلقت منظم و قوانین شگفت آور در آن ، صدها هزار درجه افزونتر میشود !
3- «جان کلود » استاد شیمی و صاحب کرسی رشته فیزیک و ریاضی در شعبه دولوث از دانشگاه میسوتا ، میگوید: از « لورد کلوین » که بزرگترین علمای فیزیک جهان است این جمله به یادگار مانده که : « اگر نیکو بیندیشید علم شما را ناچار از آن خواهد کرد که به خدا ایمان داشته باشید » و من باید اظهار کنم که با این گفته کمال موافقت دارم . (( منبع کتاب اثبات وجود خدا ))
4- « ادوارد » استاد و رییس زیست شناسی در دانشگاه « سان فراسیسکو » می گوید : « اگر کسی با فکر روشن علوم را مطالعه و تحصیل کند به لزوم آفریدگار قائل خواهد شد » .
5- «داویس » متخصص در طیف شناسی ، تشعشع آفتاب و مسائل هندسی و فیزیکی نور ، می گوید :
«به هر اندازه که گیتی رو به توسعه و تکامل می رود به همان اندازه وجود یک حکمت عالیه
روشن تر و نمایان می شود، توسعه تکاملی جهان که علم ثابت نموده دلیل بزرگ ما به وجود صانع
است ».
6- « نبلوچ » استاد علوم طبیعی در دانشگاه دولتی میشکان میگوید : « هر قدر معلومات بشری زیادتر می شود شکاف بین علم و مذهب تنگ تر می گردد ، و فهم درست علوم ، امکان ایمان به خدا را بیشتر می کند ».
7- «لورنس » سرپرست آزمایشگاه فیزیولوژی جنگلی می گوید : خدا خود را از راه علم به بشر می نمایاند و بشر با علم و مطالعه کارهای عظیم خلقت به خدا مومن تر می شود.
8- پاستور می گوید : «بین علم و ایمان منافات نیست به هر اندازه علم ترقی کند ایمان انسان به خدا
زیاد تر خواهد شد » .
9- اینشتاین ، دانشمند معروف گوید : مرا به کفر و الحاد متهم می سازند در حالی که روزانه ایمان من به پروردگار زیاد تر می گردد. زیرا من هر اندازه در مطالب علمی دقیق تر می شوم وجود خدا برای من روشن تر می گردد .
مطالبی که بیان شد یک قسمت از سخنان دانشمندان روز در باره اینکه پیشرفت علوم نه تنها با اقرار نمودن به وجود خدا منافات ندارد ، بلکه بهترین دلیل بر وجود اوست.
آری علم ودانش موجب معرفت به خداست و همانطور که قرآن بیان کرده « فقط بندگان دانشمند از پروردگار می ترسند». ولی افسوس که در دنیای کنونی هوسرانی ها پرده تاریکی روی دلها کشیده ، وجهانیان را از درک حقیقت و استفاده های حقیقی از دانشها محروم ساخته است ....

اگر جوانی از جوانان شیعه را که در
راه تحصیل دانش نیست پیش من
آورند او را تادیب می کنم...
امام صادق (ع)

پاسخ قرآن

قرآن پس از آنکه سخن منکرین خدا و قیامت را بیان میکند ، در پاسخ آن میفرماید :
(( و ما لهم بذلک من علم ان هم الا یظنون ))
این مردم برای گفته خود دلیل ندارند و حتی خودشان هم به گفتار خویش یقین ندارند ، بلکه از روی گمان مطالبی بهم میبافند .
قرآن روی این موضوع خیلی پا فشاری میکند که انسان تایقین به چیزی پیدا نکرده و دلیل محکمی برای گفته خویش پیدا ننموده بیهوده سخن سرایی نکند .
(( ولا تقف ما لیس لک به علم سوره اسراء آیه 36 ))
(( و مالهم به من علم ان یتبعون الا الظن نجم آیه 28 ))
ومن الناس من یجادل فی الله بغیر علم ولا هدی و لا کتاب....
حج آیه 8
برای اینکه بهتر روشن شود منکرین خدا به گفته خود یقین ندارند ، و دلیل قانع کننده ای حتی برای خودشان هم در دست آنها نیست به داستان زیر توجه کنید .
« دکتر کرونین » می گوید :
چند سال پیش در لندن برای جوانان جلسه ای تشکیل دادم و یکی از دانشمندان زیست شناسی را دعوت نمودم تا برای حاضران جلسه خطابه ای ایراد کند .
وی موضوع سخنرانی خود را « آغاز جهان ما » قرار داده بود ، و طبق اسلب یک عالم ملحد سخن میگفت .
دوران ما قبل تاریخ و چگونگی پیدایش زمین بر اثر تحول گاز به جسم سیال و جسم صلب ، و کیفیت پوشیده بودن در آبهای اقیانوس ها و بالا رفتن و فرود آمدن امواج و تکون قشر زمین بر اثر فعل و انفعال های شیمیائی .... را تشریح نمود .
هنگامی که سخنرانی او به پایان رسید طبق معمول برایش کف زدند ، ولی جوانی با عصبانیت برخاست و گفت : تو درباره امواج هول انگیز ، سخن گفتی ، ولی آیا این آبها در آغاز چگونه موجود شدند ؟!
استاد در فکر فرو رفت و صورتش از خجالت سرخ شد و پیش از آنکه یک کلمه سخن بگوید تمام حضار به خنده افتادند و سئوال یک شاگرد سخنان شیوای او را باطل ساخت .
( منبع کتاب راه تکامل )

امام صادق و مادی:

یکی از مادیین مصر که آوازه و شهرت علمی امام صادق (ع ) را شنیده بود برای بحث کردن دربارۀ وجود خدا نزد حضرت آمد ، و شاید پیش خود فکر میکرد هر چه امام دانا باشد از جواب اشکالات او عاجز می ماند
وقتی به محضر امام رسید ، پیش از اینکه شروع به صحبت کند ، امام سوالات زیر را برای او طرح کرد:
امام : آیا زمین سطح و عمق دارد یا نه ؟
مادی : آری
امام : آیا در اعماق زمین رفته ای ؟
مادی : نه
امام : پس چه میدانی در زیر زمین چیست ؟
مادی : نمیدانم ولی گمان میکنم چیزی در آنجا وجود نداشته باشد .
امام : گمان ( علامت ) عجز و ناتوانی از « استدلال » است ...
آیا به آسمان بالا رفته ای ؟
مادی : نه
امام : میدانی در آسمان چه هست ؟
مادی : نه نمیدانم
امام : « طرز فکر تو » عجیب است ، به غرب نرفته ، زیر زمین را ندیده ، راه آسمان را نه پیموده انکار میکنی که موجودی در آنها وجود داشته باشد ! آیا عاقل آنچه نمیداند هست یا نیست انکار میکند ؟!
مادی - در جواب فرو ماند و گفت تا به حال کسی جز شما با من چنین سخن نگفته است .
امام فرمود : بنابر این تو شک داری « که خدائی هست یا نیست » شاید باشد و شاید نباشد ، و دلیلی که اثبات کند ، چیزی را که ندیده ای وجود ندارد در دست نداری ؟
مادی گفت : مطلب همین طور است .
سپس حضرت یکی از براهین توحید « یعنی برهان نظم جهان آفرینش را» برای او بیان کرد و آن مادی اقرار به آفریننده جهان نمود .
((منبع ج3 بحار ص 15 )).

ادامه در پست بعدی ...

بش اول

یکی از حساسترین نقاط ضعف عقیدۀ منکرین خدا

بسم الله الرحمن الرحیم

و قالوا ان هی الاحیاتنا الدنیا نموت و نحیا ، و ما یهلکنا الا الدهر و مالهم بذلک من علم ان هم الا یظنون

گفتند ، نیست (( حیات و زندگی )) مگر زندگی دنیا میمیریم و زنده میشویم (بعضی میمیریم و بعضی زنده میشویم ) و جز روزگار مارا هلاک و تباه نمیگرداند ، ایشانرا بآن گفتار علم و دانشی (حجت و دلیلی ) نیست، وجز گمان چیزی ندارند . (( سوره جاثیه آیه 24 ))

یکی از حساسترین نقاط ضعف عقیدۀ منکرین خدا این است که آنان نمیتوانند ادعای یقین و علم به نبودن خدا بنمایند . « آگوست کنت » که یکی از پایه گذاران فلسفه حسی است . میگوید :« چون ما از آغاز و انجام جهان بی خبریم نمیتوانیم وجود یک موجود سابق یا لا حقی را انکار کنیم همچنان که نمیتوانیم آنرا اثبات کنیم » .
مطلبی که « آگوست » بیان کرده نهایت چیزی است که منکرین خدا میتوانند بگویند ، زیرا عاقل چیزی که از ان اطلاع ندارد ، نمیتواند وجود آنرا انکار کند ،چون اطلاع نداشتن و ندانستن دلیل بر نبودن نیست .
خیلی از چیزها است که انسان از وجود ان اطلاع ندارد ولی ممکن است وجود داشته باشد .
مثلاً شما نمیدانید اگر زیر پایتان را بکنند به نفت میرسید یا نه ، آیا این دلیل میشود که آن زمین نفت ندارد؟!
یا اینکه نمیدانید مسئله ایکه استاد در کلاس طرح کرده قابل حل است یا نه . آیا ندانستن شما دلیل بر این است که مسئله قابل حل نیست ؟! و...
همچنین درک نکردن خدا ، و اطلاع نداشتن از آن دلیل بر نبودن او نمی باشد .
برای اینکه ، این بحث بهتر روشن شود داستان گفنگوی یکی از مادیین را با امام صادق (ع ) برای دوستان بیان میکنم .

ادامه در پست بعدی ....